نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره ای از آزاده
خاطرات آزاده و جانباز دوران دفاع مقدس
روز۲۹ فروردین ۱۳۶۳، ساعت ۳ بعداز ظهر آمار داخل باش رسید. نیم ساعتی از داخل باش نگذشته بود که درآسایشگاه را باز کردند، ظابط احمد رئیس آسایشگاه به همراه بیست نفر درجه دار و سرباز عراقی که هرکدام یکی کابل شیلنگ و چوب دستشان بود وارد شدند... در ادامه خبر خاطره تلخ و غم انگیز از آزاده و جانباز دفاع مقدس بخوانید.
کد خبر: ۵۳۳۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۳۰

خاطره‌ای از حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی‌فرد؛
نوید شاهد - آزاده سرافراز حاج "علی یار رحمن وند" رزمنده دوران دفاع مقدس که 8 سال دوران سخت اسارت را گذرانده است، با ذکر خاطره ای کوتاه از شجاعت و استقامت سید آزادگان شهید ابوترابی فرد گفت: یکی از افسران عراق که به او گفته بود چرا ما که شماها را شکنجه می کنیم و اذیت می کنیم به صلیب سرخ گزارش نمی دهی؟! او گفته بود: «ما دو کشور مسلمان هستیم و هیچ وقت شکایت مسلمان را پیش دشمن نمی بریم...»
کد خبر: ۵۰۷۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۱

مرتضی تحسینی یکی از آزادگان سرافراز استان زنجان در خاطرات خود می‌گوید: تصمیم گرفتند من و دو نفر دیگر از زخمی‌ها را برای درمان به بیمارستان بغداد انتقال دهند به همین خاطر یکی از عوامل بیمارستان برای نوشتن مشخصاتم پیشم آمد. اسمم را، که پرسید مات و مبهوت ماندم. فراموش کرده بودم. با خودم گفتم: اِ! راست می گه اسم من چیه؟!
کد خبر: ۴۶۱۸۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۶

برگی از خاطرات «کلانتر علی آبادی» از دوران اسارت
ما اسرا اصلاً باور نمی کردیم که خلف مغرور و متعصب دیروزی با آنهمه شقاوت و سنگدلی حالا به رانندگی یک کامیون لجن کش بسنده کند!
کد خبر: ۴۶۱۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۳

برگی از خاطرات جانباز شهید "صارم طهماسبی "
ابامنیر یک جلاد به تمام معنا بود، خودش تعریف کرده بود که هفتصد پرده گوش اسرا را با سیلی های غافلگیرانه پاره کرده است! تا اینکه یک روز مریض شد و تنها دکتر اردوگاه اسرای ایران بود که توانست جانش را از مرگ نجات دهد.
کد خبر: ۴۶۱۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۹

یادها و خاطره ها
من خودم نیز وقتی نزدیک حرم مطهر شدم متوجه سر و صدای و آه و ناله هایی می شدم امام ندانستم که این سر و صدای اسرای خودمان است...
کد خبر: ۴۴۵۴۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۸